بعد از کلی وقت....

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

82

سلام وبلاگ منسال نوت مبارک شنوای منایشالله امسال اتفاقهای خوبی بیوفته و بیام بهت بگم و دوتایی ذوقش کنیم و خوشحالی کنیمامسال از ۴م عید اومدم خونه بابام تا ۱۳م هستم بدون احسانامسال ازمون معلمی دادم منتظرم نتیجش بیادنذر کردم اگر قبول بشم اول یروز مامانم ببرم بازار بگم هرچی دوس داری بخر و من ذوق کنمدوم اولین فرصت مامان بابام با هواپیما بفرستم کربلاو اگر قبول نشم میوفتم دنبالش تا مغازه کیکمو بزنم بعد از کلی وقت.......ادامه مطلب
ما را در سایت بعد از کلی وقت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafasebad بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 18:37

80

彡ایـنجـا ڪـافِـﮧ ے دنـج ِ رویـاهـاے ِ مـَטּ اَسـت ...
جـایـﮯ ڪـﮧ روزمَـره گـﮯ هـایـَمـ را در آטּ،
جـا مـﮯ گـذارمـ بـراے ِ بـازیـافـتَـטּ ِ آرامشـَمـ !
لـُطفاً بـﮯ هـَیـاهـو وَ ڪیـنـﮧ وارد شَویـد ...
قـُربـاטּ ِ قـَدَمـ هـاتـاטּ! 彡

بعد از کلی وقت.......
ما را در سایت بعد از کلی وقت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafasebad بازدید : 25 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1402 ساعت: 15:32

۸۱

ایقد حالم بددددددددددهاز احسان خیلی بدم اومده حس خوبی بهش ندارماحسانی که مخالف سر سخت مشروب بود دو شب پیش خورد که مست شداز همون شب ایقد ازش بدم اومدهههه دیگه حس خوبی بهش ندارمدلم نمیخواد حتی باهام حرف بزنه حس میکنم خیلی کثیفهشاید بهم بخندی بگی اینا عادیهاما برای من نیسالان دو روزه کلا ازش فاصله میگیرم باهاش حرف نمیزنم زیادحتی دلم نمیخواد دیگه باهاش بیرون برمتصمیم جدی به جدایی داشتمصبح با مشاور حرف زدم حرف منطقی به نظرم زد گفت اول تلاش کن که رابطتتون درست بشه تلاش کن خوب بشین اگر نشد طلاق بگیربخاطر ارامش پارسا تصمیم گرفتم اول دوره درمان شروع کنموقتی به ارامش رسیدم تصمیم میگیرم به ادامه رابطه یا قطع رابطهامیدوارم بهترین تصمیم بگیرم که بچم اسیب نبینه بعد از کلی وقت.......ادامه مطلب
ما را در سایت بعد از کلی وقت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafasebad بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1402 ساعت: 15:32

78

سلام هم حرفمچقدر حرفا دارم که بزنممدتیه کلا حالم خوب نیسدلم برای ۱۸ سالگیم تنگ شدهو حالا دارم میشم ادم ۳۰ ساله ۶ ماه دیگه میشه ۳۰ سالمچقدر دلم گرفتههههههههدبیرستان بودم ارزوم بود برم کلاس سنتوراما موقعیت خانوادگی جوری بود نمیشد رفتکلاس کنکور و درگیر کنکورتا اینکه.....۶ ماه پبش رفتم خونه همکار احسان سنتور خریده بود ایقد ذوقش کرددددم اشک اومد تو چشمام گفتم احسان ارزومه برم کلاس سنتور گفت خب برو گفتم واقعا گفت ارهبعد همون موقع برام سنتور خرید ولی هنوز موفق نشدم برم کلاس بعد از کلی وقت.......ادامه مطلب
ما را در سایت بعد از کلی وقت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafasebad بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 5 دی 1402 ساعت: 19:57

۷۹

سلام عشق منننننالان داشتم وبلاگمو چک میکردم یادم اومد امسال قول و قرارمون برات نامه ننوشتمگفتم الان بنویسم برات قلب منعشق من این روزها بزرگتر شوی و عاقلتریکماه رفتی مهد اما خب سختت بود ونبردمتهمه میپرسن چرا نمیری میگی چون دیر مبخوابم چون چشمام باز نمیشه بعد از کلی وقت.......ادامه مطلب
ما را در سایت بعد از کلی وقت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafasebad بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 5 دی 1402 ساعت: 19:57

77

سلام هم حرف من

و باز ۵ ماه شد تو بیام

گاهی وقتی خیلی بهت فکر میکنم که خیلی وقته باهات حرف نزدم ولی اونقدر کار برام پیش میاد که باز وقت نمیکنم بیام حرف بزنم

فردا میخوایم بریم مسافرت و از طرفی بابام یکشنبه عمل داره

چقدر سخته....

حس بدیه که میری مسافرت ولی بابات عمل داره و درد میکشه

حالا احسان گفته تا یکشنبه شیرازیم

یکشنبه عصر سفر شروع میشه

همعروسم مریم قهر کرده چندین ماه میشه

بعد از کلی وقت.......
ما را در سایت بعد از کلی وقت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafasebad بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1402 ساعت: 22:04

76

سلامسال نوت مبارک همدم من وبلاگ من روزهای گذشته من رفیق من۵ ماه میگذره که حرف نزدمروزها از پس هم گذشتپارسا حرفاش خنده میاره روی لبهام اذیت دادناش میره روی اعصاباز لحاظ روحی واقعا دیگه خسته شدم حس میکنم کم اوردمگاهی وقتا دلم برای دوران مجردیم تنگ میشهبرای دنیای خوشیم برای دنیای بیخیالیم برای دنیا شیطنتام برای دنیای دانشگاه حتی برای دوران درس خوندن بعد از کلی وقت.......ادامه مطلب
ما را در سایت بعد از کلی وقت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafasebad بازدید : 27 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 16:07

73

سلامچقدر وقته ننوشتم چقدر وقته حرف نزدم و چه اتفاقا که نیوفتادهدلم پره دلم سنگینه انگار یه چیزی رو دلم افتاده که سنگینهدلم داره پر میزنه برای بیخیالی بیفکریچقدر این روزها سنگینهگاهی وقتا فکر میکنم باز بذارم حامله بشم از بس اون دوران حالو هوام خوب بود از بس اون دوران قدرت خدا اروم بودمگاهی وقتا فکر میکنم به دختر داشتن همدم داشتناین روزها پارسا حرفاش شده حرفای من چه خوب چه بدخدایا کمکم کن که درست تربیتش کنمخیلی میترسم از بد تربیت کردنش درست تربیت نشدنش..... بعد از کلی وقت.......ادامه مطلب
ما را در سایت بعد از کلی وقت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafasebad بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 16:51

۷۴

سلام عشق من پسرمرسیدیم به قرار و نامموناین روزها دیگه کامل حرف میزنیو و همش میپرسی چراگاهی وقتا دیگه نمیدونم چه جوابت بدمدیشب تا ۵ صبح بیدار بودی و سر من درد گرفتببخشید که گاهی وقتا مجبورم زور بگم مجبورم دعوات کنم یا داد بزنمگاهی وقتا که دعوات میکنم گریه میکنی که چرا دعوات کردمامسال برای تولدت برات میکروفن خریدم و سریع خوردش کردیخاله حبیبه امسال رایوانکلوژی قبول شده و دیگه کمتر میبینیمشخاله حبیبه برات ماشین کنترلی خریدخاله مرضیه هم برات دفتر نقاشی و مداد رنگیوقتی خاله مرضیه بهت کادو داد بهش گفتی من لباس داررم من شلوار داررم وقتی باز کردی و دیدی مداد رنگی همش به خاله میگفتی من اینارو دارم بعد از کلی وقت.......ادامه مطلب
ما را در سایت بعد از کلی وقت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafasebad بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 16:51

75

سلام وبلاگ من..گاهی وقتا میام فقط واست تعریف کنمبرای پارسا تولد گرفتم اما همکاری نکردماشین خریدیم اونم چه خریدنیییییدست شهاب بوده و باهاش تصادف کرده و ۱۱ تومن شده هزینشتو این نداری و بدهی اینم اومد روشاحسان میخواد خودش بده هرچیم من غر میزنم بیفایدهدیگه بیخیال شدمالان سه هفته هست که تو تعمیرگاه هستمرضیه و هانیه هم باهام قهر کردن بعد از کلی وقت.......ادامه مطلب
ما را در سایت بعد از کلی وقت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafasebad بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 16:51

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه